دارم از یادتو میرم
مثل یک کتاب کهنه
که توی گنجه، داره خاک میخوره
مثل بارون بهاری
که یادش میره
بره سراغ یک کویر خشک
دارم از یاد تو میرم
مثل برگی که داره میبردش باد
مثل مهتاب که رفته از یادش
آب تو چاه ته باغ
که سرپوش داره
مثل افسانه تلخی ،که همه بردنش از یاد
دارم از یاد تو میرم